«مخالفان شاه را در قفس شیر میانداختند»؛ ادعای احمد خاتمی و شهادتی در دادگاه خُرّم/ شاهد دربارۀ بازدیدکننده ادعا کرد یا مبارز سیاسی؟
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۲۴۴۰
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سخنان امروز حجتالاسلام سید احمد خاتمی در خطبههای نماز جمعۀ تهران و این ادعا که «در رژیم گذشته برخی مخالفان شاه را در قفسهای شیرهای گرسنه میانداختند» بازتاب گستردهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داشته و برخی پرسیدهاند اگر واقعیت ندارد چرا بر زبان آورده و اگر درست است نام این افراد چه بوده و چرا خانوادههای آنان سخنی نگفتهاند؟
واقعیت این است که آنچه آقای احمد خاتمی گفته را برخی در سالهای پیش از انقلاب مطرح میکردند و بیشتر هم در تهران شنیده میشد و با توجه به این که ایشان در زمره چهرههای درجه اول و حتی دوم انقلاب نبوده و بعد از امام وارد صحنه اصلی کشور شده و چندان با مبارزان حشر و نشر نداشته احتمالا در زمرۀ شنیدههای اوست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولی این حکایت از کجا آب میخورَد؟ در همان زمان هم قضیه مربوط به پارک خُرّم بود. صاحب پارک خُرّم فردی بی پرنسیب به نام رحیمعلی خرّم بود که در مقاطعهکاری ها با دربار ارتباط پیدا کرده بود و انواع فسادها و فسق و فجورها به او نسبت داده میشد.
در جریان پیروزی انقلاب او دستگیر و محاکمه و به اعدام محکوم و حکم هم اجرا شد. پارک خرم را هم مصادره کردند و تحویل بنیاد دادند و اسم آن از خرم شد ارم تا به لحاظ آوایی هم نزدیک باشد!
روزنامۀ اطلاعات در تاریخ 19 اردیبهشت 1358 مشروح محاکمه او به اتفاق حبیبالله القانیان، سپهبد سعادتمند و دکتر محمد بقایی یزدی پزشک ویژۀ ساواک را منتشر کرد و خبر داد هر 4 نفر صبح همان روز اعدام شدند.
در بخشی از محاکمۀ رحیمعلی خرّم از شاهدان خواسته میشود شهادت دهند و قضیه شیرهای قفسها را یکی از کارکنان پارک خرم به عنوان شاهد مطرح میکند و چون از قبل هم زمینه ذهنی آن وجود داشت اثر زیادی گذاشت و انکار خُرم برای تغییر نظر افکار عمومی فایده نداشت.
آن بخش از گزارش اطلاعات چهارشنبه 19 اردیبهشت 1358 در صفحه 2 از این قرار است:
«در این موقع بنا به درخواست معاون دادستان، یکی از کارکنان پارک خرم با سوگند به کلامالله مجید علیه خرم شهادت داد. وی گفت: با چشمهای خودم دیدم شخصی به رفتار نگهبانان پارک خُرّم اعتراض کرد و نگهبانان او را جلوی دو شیر درندۀ خُرم که در پارک نگهداری میشد افکندند و شیرها آن شخص را پاره پاره کردند. بعد نگهبانان، جسد پارهپاره شدۀ آن شخص را به بیرون پارک بردند و یر به نیست کردند.یک بار دیگر وقتی که به سردخانۀ پارک رفتم که مخصوص نگهداری مواد غذایی بود دو جسد انسان را دیدم.»
چنانچه ملاحظه کردید کل داستان دریده شدن در قفس شیر مربوط به دادگاه رحیمعلی خرم است و شایعات قبلی هم باز به خرم مربوط بود و جای دیگری چنین موضوعی و ادعایی ثبت و ضبط نشده و آقای احمد خاتمی هم که سال 58 جوان 18 یا 19 ساله ای بوده احتمالا در روزنامۀ اطلاعات خوانده یا پیش از انقلاب از کسی به عنوان شایعه شنیده بود.
یکی دیگر از شایعات پیش از انقلاب این بود که جوانان را در زیر زمین فروشگاه بزرگ ایران در سه راه شاه ( چهارراه جمهوری) که درسال های منتهی به انقلاب تعطیل و بلامصرف بود شکنجه می کنند و در روز 22 بهمن برخی از انقلابیون به سمت آن هجوم بردند با این تصور که مثل زندان باستیل افرادی در آن محبوس اند ولی جز یک ساختمان متروکه ندیدند و این شایعه باطل و 15 سال بعد به فروشگاه رفاه تبدیل شد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: احمد خاتمی خرم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۲۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زیباکلام : آقای زاکانی یک نظرسنجی برگزار کنید، اگر حتی ۱۵ درصد مردم با ساخت ساختمان وسط پارکها موافق بودند، حق با شما
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در یادداشتی با عنوان «ایدئولوژی و زندگی» در روزنامه اعتماد نوشت؛
برای اصولگرایان مظاهر زندگی مفهومی ندارد. در کل برای انسانهایی که به ایدئولوژی پایبند هستند و نسبت به یک عقیده یا مرامی یک باور عمیق دارند تنها مسالهای که برایشان اهمیت دارد همان ایدئولوژیشان است بنابراین مظاهر دیگر زندگی مانند عشق، محبت، شهر و محیط زیست مفهومی ندارد. متاسفانه برای دولت هم همینطور است. تنها ایدئولوژی مطرح است. بنابراین اهمیتی برای شادی انسانها و حتی آینده کشور قائل نیستند که این شادی در مواردی خلاصه میشود که پیشتر گفتیم. لذا هر موضوعی از این جهت برایشان اهمیت پیدا میکند که در راستای ایدئولوژی آنها تعریف شود، در غیر این صورت به هیچ عنوان مهم نیست.
مثلاً فیلم و سینما زمانی برایشان اهمیت پیدا میکند که در جهت آن ایدئولوژیشان باشد. این مسالهای نیست که تنها اصولگرایان و انقلابیون در ایران داشته باشند بلکه در تمام دنیا هم همینطور است. برای نظام ایدئولوژیک پلپوت خبرهای سرخ تنها مسالهای که مطرح بود، ایدئولوژی ذهنیشان بود. برای آقای پوتین هم همینطور. ایشان بدون اهمیت به آسیبهایی که ایدئولوژیاش به کشور روسیه و دیگر کشورها میزند فقط به این فکر میکند که روسیه بزرگتر شود و مجدداً مجد و عظمت گذشته را پیدا کند. تمامی ایدئولوژیها به همین شکل هستند و اساساً مظاهر لطیفتر زندگی چندان برایشان مطرح نیست.
عدهای هستند که معتقدند هرچه مردم ناراضیتر باشند، اصولگرایان خوشحالتر میشوند زیرا عصبانیت مردم باعث پشت کردن آنها به صندوق رای، انتخابات و کنشگری سیاسی میشود و نهایتاً نیز عدهای مهاجرت میکنند و افسرده میشوند و دیگر کاری به سیاست ندارند و اصولگرایان راحت مناصب سیاسی و انتخاباتی را تصاحب میکنند اما تمام این تحلیلها اشتباه است. زیرا هیچ ایدئولوژیای نمیخواهد که تعمداً کاری کند تا مردمش ناراضی یا ناراحت باشند. ایدئولوژی، مخالف زندگی و امید نیست اما استفاده ابزاری از ایدئولوژی و رفتار سیاسی این تقابل را به وجود میآورد.
اصولگرایان در ایران نیز همینکار را میکنند مثلاً برای آقای زاکانی مظاهر زندگی چندان اهمیت ندارد. برای او مهم این است که وسط پارکها ساختمان بسازد و درختان را قطع یا جابهجا کند. بنابراین، این حرکت شهردار فعلی تهران به اندیشههای سیاسی او برمیگردد که متاثر از یک نگاه خاص است. سادهترین پیشنهادی که به آقای زاکانی میتوان داد این است که یک نظرسنجی برگزار کند که اگر حتی ۱۵ درصد مردم با ساخت ساختمان وسط پارکها موافق بودند، حق به وی بدهیم اما اگر اکثریت این را نخواستند، او باید آرامش مردم را فراهم کند و دیگر شهرداری حق ساختو ساز در پارکها را ندارد.
از آن سو در قبال این دیدگاه باید مذاکره کرد و به آنها نشان داد که شما در تمام جنبههای زندگی مردم نباید جریان داشته باشید. بگذارید مردم زندگی کنند. شادیهای شخصی داشته باشند، محیط زیست و حفظ میراث کشوری که در آن زندگی میکنند را حفظ کنند. اگر اصولگرایان کمی به این مهم دست پیدا کنند که مظاهر زندگی همچون خود زندگی مهم است قطعاً جامعه پویاتری خواهیم داشت و ایران جای بهتری برای زندگی میشود.
کانال عصر ایران در تلگرام